سوکتم از رضایت نیست ...... دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره........ خودش گیره گرفتاره
همون بهتر که ساکت باشه این دل....  جدا از این ضوابط باشه این دل
از این بد تر نشه رسوایی ما...... که تنها تر نشه تنهایی ما
که کار ما گذشته از شکایت ....هنوزم پایبندیم در رفاقت
میریزه  تو خودش دل غصه ها رو..... آخه هیکس نمی خواد قصه هاشو
کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه
بهای داشت این دل پیشترها که این روزها نمی ارزه
سوکتم از رضایت نیست  دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره

نظرات 6 + ارسال نظر
سیامک سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:08 ب.ظ http://siamaksafa.blogfa.com

تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقی است

kahroba چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:05 ب.ظ

khosh ghol

kahroba چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:09 ب.ظ

((کاش خدا سه چیز را نمی آفرید))

غرور دروغ عشق

زیرا اگر عشق نبود هیچ کس بخاطره غرورش دروغ نمی گفت.

سیامک پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:08 ق.ظ http://siamaksafa.blogfa.com

براش بنویس دوستت دارم آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته , به این سادگیا پاک شدنی نیست . گرچه پاره کردن یک کاغذ از شکستن یک قلب هم ساده تره ولی تو بنویس .. تو ... بنویس

من آپم
بابای
منتظرم که بیای

[ بدون نام ] جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:09 ق.ظ

دادگاه عشق... قسمم قلبم بود وکیلم دلم حضار جمعی از عاشقان و دلسوختگان. قاضی نامم را بلند خواند. و گناهم را دوست داشتن تو اعلام کرد. محکوم شدم به تنهایی و مرگ. کنار چوبه ی دار از من خواستند تا آخرین خواسته ام را بگویم. و من گفتم : به تو بگویند ... دوستت دارم

kahroba جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ

سه کبریت روشن میکنم،اولی برای دیدنه چشمانت دومی برای دیدنه لبانت سومی برای دیدن صورتت بعد تاریکی ،تا هرچه دیده ام به یاد بیاورم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد