نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد.
نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم.
نگاهم کرد دل به او بستم.
نگاهم کرد اما ...
بعدها فهمیدم فقط نگاهم میکرد
نظرات 2 + ارسال نظر
سیامک جمعه 30 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.siamaksafa.blogfa.com

تو باعث شدی یه چیزی رو بفهمم . بفهمم عشق یعنی چی ... بفهمم دل کجاست ... بفهمم وقتی کسی عاشق میشه چه حالی داره ... بفهمم درد عشق چیه ... حالا می دونم ... میدونم عشق یعنی تشنگی . عشق یعنی نیاز . عشق یعنی التماس . عشق یعنی آرزو . عشق یعنی خواستن و بدست نیاوردن . عشق یعنی دویدن و نرسیدن . آره ، عشق یعنی نرسیدن

آپم
بابای

kahroba جمعه 30 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 ق.ظ

عشق مثل آبه
می تونی تو دستات قایمش کنی
اما آخرش ...
یه روز دستاتو باز می کنی می بینی نیست ،
قطره قطره چکیده
بدون اون که بفهمی
دستات پرازخاطرست .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد