چیزی نگو قسم نخورتمام حرفات یه دروغه کسی نگفت خودم دیدم خونه ی قلب تو شلوغه چیزی نگو لیاقتت عشق مقدسم نبود حس میکنم نبودی وبودنت یه قصه بود تو دیگه مردی واین حرف آخره بزار عشق تو از خاطرم بره فکر میکردم قلبت مال منه

 

نظرات 3 + ارسال نظر
رضا ... ترلان یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:32 ب.ظ http://www.rezatarlan.blogsky.com

سلام ندای عزیز


ببین دیروز و امروز یکشنبه ... من وطالب نوشته شده

لاگت رو نمیبینم ... یعنی صفحه سفیده ... فقط تاریخ

برنگ آبی معلومه و قسمت نظرات که برنگ طوسی

هستش ... ضمن اینکه آهنگ لاگت هم شنیده میشه ...

eilya یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام ندا خانم
خوشحال میشم برام میل بفرستی
میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چترتو باز میکنی
میگی عاشق برفی ولی از یه گوله برف می ترسی
میگی عاشق پرنده ای ولی اونو تو قفس زندانی می کنی
میگی عاشق گلهایی ولی اونارو از شاخه میکنی
چطور انتظار داری باورت کنم وقت میگی دوستت دارم؟؟؟

[ بدون نام ] دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:06 ب.ظ

وقتی بارون میاد اگه خواستی دستاتو بگیر زیر بارون هر چقدر دونه های بارونو تونستی بگیری به اندازه دونه های بارونی که گرفتی منو دوست داری و به اندازه دونه های که نتونی بگیری من تو رو دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد