خانه
عناوین مطالب
تماس با من
زمزمه های دلتنگی(ندا.........نازنین سیتی)
زمزمه های دلتنگی(ندا.........نازنین سیتی)
روزانهها
همه
سما
سما
پیوندها
سما
جدیدترین یادداشتها
همه
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
عشق
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
دیشب
حسرت.........
نویسندگان
ندا
234
بایگانی
مرداد 1385
13
تیر 1385
30
خرداد 1385
37
اردیبهشت 1385
17
فروردین 1385
13
اسفند 1384
26
بهمن 1384
4
دی 1384
15
آذر 1384
62
آبان 1384
11
مرداد 1384
6
آمار : 138717 بازدید
Powered by Blogsky
روزی که به دنیا آمدم صدایی در گوشم طنین افکند که تا اخر عمر با من خواهد ماند! گفتم کیستی؟ گفت : غم . خیال میکردم غم نام عروسکی است که میتوان با آن بازی کرد. ولی حالا فهمیدم که : خود عروسکی هستم بازیچه ی دست غم
ندا
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 ساعت 06:22 ب.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر