: آنقدر دوستت دارم که به هیچ چیز به جز تو در زندگی فکر نمیکنم..... زندگی را تنها یک خواب میبینم ولی تو را مثل یک حقیقت شیرین میبینم! عاشقی را در ذهنم تنها یک حادثه تلخ میدانم ولی تو را یک خوشبختی و یک نفسی دوباره میدانم.! عشق را هیچگاه نپذیرفته ام ، اما با بودن تو نه تنها عشق را میپذیرم بلکه خودم را مجنون تر از مجنون قصه ها میدانم! تو برایم از همه زیبایی های دنیا زیباتری و از همه مردمان دنیا عزیزتری! تو برایم یک قبله گاه امیدی ، میپرستم تو را تا تمام امیده
سلام ای کاش می گفتی اسم این عاشق خیلی خوشبخت......... خوش به حالش که انقدر دوسش داری
[ بدون نام ]
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1384 ساعت 03:25 ب.ظ
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو بد ای برادر از من و اعلا از آن تو این تاس خالی از من و آن کوزه ای که بود پارینه پر ز شهد مصفا از آن تو یابوی ریسمان گسل میخ کن ز من مهمیز کله تیز مطلا از آن تو آن دیگ لب شکسته صابون پزی ز من آن چمچه ی هریسه و حلوا از آن تو این غوچ شاخ کج که زند شاخ از آن من غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو این استر چموش لگد زن از آن من آن گربه ی مصاحب بابا از آن تو از صحن خانه تا به لب بام از آن من از بام خانه تا به ثریا از آن تو
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خوش به حالش
سلام
ای کاش می گفتی اسم این عاشق خیلی خوشبخت.........
خوش به حالش که انقدر دوسش داری
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو
این تاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفا از آن تو
یابوی ریسمان گسل میخ کن ز من
مهمیز کله تیز مطلا از آن تو
آن دیگ لب شکسته صابون پزی ز من
آن چمچه ی هریسه و حلوا از آن تو
این غوچ شاخ کج که زند شاخ از آن من
غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو
این استر چموش لگد زن از آن من
آن گربه ی مصاحب بابا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریا از آن تو