اگاز دریا پرسیدم که این امواج دیوانه از کرانه ها چه می خواهند؟

چرا اینان پریشان و دربدر سر به کرانه ها از همه جا بی خبر میزنند؟

دریا در مقابل سوالم گریست!                            امواج هم گریستند.....

آنوقت دریا گفت:که طعمهء مرگ تنها آدمها نیستند،امواج

هم مثل آدمها می میرند و این امواج زنده هستند که لاشهء امواج مرده را

شیون کنان به گورستان سواحل خاموش می سپارند!

ر امروز از مرگ واهمه میکنم،بدون شک فردا

آن را با جان و دل در آغوش خواهم کشید

 

نظرات 1 + ارسال نظر
Pejman یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:49 ب.ظ http://pahnabi.blogsky.com

سلام من وبلاگتونوخوندم وبرام خیلی جالب بود اگر فرصت کردید به منم یه سری بزنید.موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد