درد عشق!

 

درد عشق!

 

چه لذتی دارد درد. دردی که آمیخته با عشق است درد عشق!

 

لذتی توصیف نشدنی. لذتی که تمام وجودت رافرا گرفته واز آن به خود می ÷یچی. لذتی ÷راز درد!

 

دردی که حتی نمی توانی برایش آه بکشی! دردی که هر لحظه عمیق تر می شودتا جایی که تمام روحت را ÷ر می کند.

 

وتو لحظات شیرینی را ÷شت سر میگذاری.لحظاتی که شاید دیگر هیچ گاه برایت تکرار نشوند.

 

لحظاتی که دردمندی ولی راضی ! راضی به درد. درد عشق...!         

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:05 ق.ظ http://lavashak.blogsky.com

سلام

از دوستان و عزیزانی که تمایل به تبادل لینک

دارند دعوت می شود.

لطفا اسم مورد نظر را بنویسید

برای من بنویسید:عشق من لواشک

فرتاش پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ق.ظ

من به قاب عکس خودم حصادت میکنم زیرا آن جوان ماند و من پیر شدم.

اطهر پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:10 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

عاشقم
عاشق هر چه نام توست بر آن
و زخم های من همه از عشق هست از عشق ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد